مرکز آموزشی،پژوهشی و درمانی روانپزشکی ابن سینا و دکتر حجازی

ترک اعتياد با متادون

امتیاز کاربران

ستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال
 
 
دريافت فايل
     
اين درمان ها در چند مرحله صورت مي پذيرند.
1- سم زدايي

در اغلب موارد اولين گام براي درمان اعتياد سم زدايي است, بدين مفهوم که با خروج ماده يا داروي مخدر از بدن بيمار فرد دچار علايم محروميت نشود و علايم ناخوشايند تظاهر پيدا نکنند. اين کار معمولا به دو روش صورت مي¬پذيرد:

الف) سم زدايي با داروي کلونيدين: علايم محروميت در اين حالت با تجويز داروهاي غيرمخدر كنترل مي¬گردد. در اين روش درمان غالبا نياز به بستري بيمار خواهد بود.
ب) استفاده از داروهاي آگونيست (متادون) يا آگونيست نسبي (بوپرنورفين): اين روش به صورت سرپايي انجام مي شود و به وسيلة جايگزيني دارو و کاهش تدريجي آن به شکلي انجام مي¬شود که بيمار بدون افت عملکرد اساسي مي تواند به فعاليت هاي روزمره خود رسيدگي نمايد.
در تمام اين موارد بعد از پايان دوره سم-زدايي نياز است بيمار به مدت كافي (حداقل 6 ماه) تحت درمان با داروي نالتركسون قرار گيرد. اين دارو جهت كاهش وسوسه مصرف مواد در دوره پاكي تجويز ميگردد.

2- درمان نگهدارنده

بيماران وابسته به اپيوئيدها در مراحل پيشرفته ممکن است قادر به رسيدن به وضعيت پرهيز مداوم نباشند. به همين دليل در صورت عدم وجود درمان محافظت-کننده اين بيماران ناگزير خواهند بود تا پايان عمر زندگي خود را حول محور تهيه و مصرف مواد بگذرانند. جهت حل اين معضل مفهومي تحت عنوان درمان نگهدارنده پديد آمده است.

در درمان نگهدارنده يک داروي مخدر مجاز و کنترل شده (مانند متادون يا بوپرنورفين) به بيمار تجويز مي شود و دوز آن تا حدي افزايش مييابد که علايم ترک مشهود نباشد و ولع مصرف مواد غيرقانوني به حداقل برسد. درمان نگهدارنده به مدت طولاني و معمولا بيش از چند ماه ادامه مي يابد. براي قطع دارو و ختم درمان نگهدارنده معمولا لازم است ارتباط بيمار با مراکز درماني براي پيشگيري هاي بعدي و انجام روان درماني حفظ گردد.

3- درمان هاي روان-شناختي

الف) روان درماني فردي: در اين مرحله درمان با در نظر داشتن علل و عوامل اعتياد فرد و نيز خصوصيات فردي, خانوادگي, اجتماعي و فرهنگي و نيز اثراتي که مصرف ماده و يا دارو بر ساختار شخصيتي, رواني و رفتاري بيمار گذاشته اسـت شکل ميگيرد و با برگزاري جلسات متعدد تغييرات اساسي در حوزه¬هاي فردي و خانوادگي فرد پديد مي آيد. اين تغييرات نقش بسـيار مهمي را در پيشـگيري از عود ايفا مي نمايند.
ب) گروه درماني: ايجاد يک گروه از کساني که توانسته اند سم زدايي را به طور موفقيت آميز پشت سر بگذارند يکي از مؤثرترين روش هاي پيشگيري از عود و تداوم درمان است. در اين شيوه پس از آن که بيمار آمادگي لازم را به دست آورد, وارد گروه مي¬شود. در گروه تحت نظر درمانگر افراد به افزايش انگيزة يکديگر براي باقيماندن در دوره پاكي و تداوم آن کمک مي¬کنند.
ج) خانواده -درماني: خانواده به عنوان يک عامل بسيار مهم در بروز اختلالات روان-پزشکي, ازجمله اعتياد, بسيار پراهميّت است. به عبارت ديگر زماني که يکي از عوامل اصلي پيدايش وابستگي در درون خانواده است, با انجام سم¬زدايي و بازگشت فرد به همان محيط پيشين بدون اينکه مداخله اي صورت پذيرد, شرايط بازگشت به مصرف را بار ديگر فراهم نموده ايم. پاسخ اين سؤال که آيا خانواده منشاء بروز وابستگي است يا خير در جلسات مصاحبة روان پزشکي و روان-شناسي استنباط مي شود و به دنبال آن برگزاري جلسات خانواده درماني مي تواند سامانة خانواده را به شکلي متحول سازد که وابستگي ديگري پديدار نگردد.
د) حمايت هاي خانوادگي اجتماعي: تداوم فعاليّت هاي خانوادگي و اجتماعي در حين پشت سر نهادن مراحل درمان نقش بزرگي در موفقيّت بيمار دارد. ايفاي نقش-هاي واگذار شده بدون حمايت خانواده و جامعه به خصوص کارفرمايان, امکان توفيق درماني را کاهش مي دهد. پيگيري هاي مددکارانه و روان شناسي اثر مطلوبي را در ايجاد محيط مناسب بر جاي مي گذارند.

4- درمان هاي دارويي جهت اختلالات القا شده با مصرف مواد
 
وجود بيماري روانپزشكي مثل افسردگي و يا اختلال اضطرابي در موارد متعددي در همراهي با مصرف مواد ديده مي¬شود. اين بيماري ها مي توانند در اثر مصرف مواد ايجاد شوند، هرچند در بسياري موارد نيز خود باعث  شکل¬گيري اعتياد به مواد و يا دارو مي شوند. در اين¬گونه موارد براي فرار و دوري از علايم بيماري زمينه اي, شرايط به شکلي رقم مي خورد که احتمال بازگشت به مصرف بسيار زياد خواهد بود. به همين علّت مداخلات به موقع روان-پزشکي از حيث تشخيص و درمان کارآيي فراواني در جلوگيري از بازگشت و نيز درمان بيماري زمينه اي دارد. با اين وصف کاملاً واضح است که پيش از آغاز سم-زدايي و در حين دورة درمان ويزيت هاي مکرر روان پزشکي الزامي و ضروري مي باشد.